رفتم سراغ تالستوی عزیز, کتاب یه جوری بود انگار از همون اول ازدواج دو شخصیت اصلی اشتباه بود, و بعدش هم به جای اینکه کارایی در مورد بهبود روابطشون انجام بدن, هیچکاری نکردن تقریبا. و این شد مشکل در مشکل که اخر سر خانم تو اوج جوانی عشق فرزندش رو جایگزین عشق همسرش میکنه بلکه ذهنش آروم بشه.
واقعا مهم تر از ایجاد یک احساس لطیف دوست داشتن, نگه داشتن اون حس تا اخر راهه.
کتاب مثل همه ی کتابای تالستوی روانه, کشش داستانی خاصی نداره و برای خوندن یه کتاب در یک روز, خیلی خوبه.
- يكشنبه ۸ اسفند ۰۰