سرکار علیه

برای باقی ماندن،‌بنام الباقی

هِلپ

شما عصبانیتتونو چطوری کنترل میکنید؟  منظورم  اون وقتاییه که به طرف مقابل میخواین بگید "دهنتو بیند"! در این حد عصبانی و فراتر از آن...

چیکار میکنید؟

محل رو ترک کردن خیلی کمک کنندس.

ولی توی دلم هزاران فحش میدم. البته به این فکر میکنم که با حرفی که بزنم ممکنه وضع بدتر بشه بنابراین سعی میکنم چیزی نگم.

یه جور فرار نمیشه؟  تا حالا امتحان نکردم برای همین میپرسم.
اره تو دلم خیلی چیزا میگم :)

ما لزوماً کارای درستی نمی‌کنیم :))) 

ولی من میام تو وبلاگ غر میزنم احتمالاً یا میرم یه جا مینویسم خلاصه و به خودم میگم اون ارزششو نداره که بخاطرش خونتو به جوش بیاری. 

اگر هم دری دم دست باشه محکم می‌بندم گاهی. 

پس راه ابراز درستش چیه؟!
تو وبلاگ مینویسی و تهش میگی ارزششو نداره؟ بنظرم انقدر ارزش داشته که به مرحله نوشتن رسیده :دی... البته منم همین کارو یه وقتایی میکنما
در رو خیلی موافقم.. واگه اون در کوبیده نشه انگار حزصه خالی نشده :دی

همون که نورا گفتن معمولا کار درستی نمی کنیم :)

اگه از دست کسی عصبانی بشام، و اگه فرصتش باشه و مجبور نباشم همون لحظه جوابشو بدم، میام تو پیشنویسا می نویسمش. نوشتن به اینکه از یه نگاه دیگه ببینمش کمک میکنه. اگه به پاسخ همون لحظه ای احتیاج داشته باشه از یه زاویه سوم شخص استفاده می کنم، با یه نفر سوم که تو جریان ماجرا نبوده حرف میزنم.

همونی که به نورا گفتم: پس کار درست چیه؟
این راهت خیلی طول میکشه. حداقا برای من جوابگو نیست چون حتی بعدشم نمیتونم اینطوری فکر کنم :| باید بگم خوش بحالت.

میریزم تو خودم

این که بعد یه مدت منو داغون میکنه. برای به ادم برنگرا خیلی سخته !

تمام سعیمو می کنم دهنمو ببندم و به طرف نگاه نکنم. ترجیح می دم محیط و ترک کنم دور بشم ولی بیشتر مواقع بهم اجازه نمی دن.ساکت موندن و تحمل کردن خیلی سخته گاهی پیش می یاد مغزم بترکه و با سلیطه گری داد و بیداد کنم و طرفو خفه کنم ولی به سر درد و خودخوریه بعدش نمی ارزه. 

یعنی بعد از دادوبیداد هم خود خوری میکنی؟

الان که فکر میکنم میبینم خیلی وقته که به مرحله‌ی «دهنتو ببند» نرسیدم🧐

مثل یه موجود خونسرد :دی

جاست سکوت

خیلیی سخته

اون لحظه تمام سعی ام میکنم که سکوت کنم و سریع محل حادثه رو ترک میکنم.

تنهایی خیلی کمک کننده هست

سعی میکنم خودم رو اروم کنم و تا اروم نشدم از روبرو شدن و همصحبت شدن با اون ادم خودداری میکنم

و اگه بخوام اینو پیش بگیرم تا روزها نباید با اون فرد حرف بزنم
و تازه اون باید سرصحبتو باز کنه، نه من که دلخورم!

من میرم تو اتاقم و دم دست ترین چیز ممکن رو میشکنم تا آروم بشم البته اگه خیلی عصبی بشم ولی توی محل عصبانیت سعی میکنم با نفس عمیق کشیدن و فکر کردن رفتارم رو کنترل کنم

وای من بعدا پشیمون میشم :(

آره. چون بعد از دعوا یادم می یوفته چیا گفتم و چی کار کردم و چرا گفتم و ناراحتش کردم و حالا چی می شه و چجوری از دلش در بیارم و... :/  :)  ببین به نظر می رسه به تعداد آدم ها راه هست برای کنترل عصبانیت.

آااخ از عذاب وجدانش نگم برات..
یه نگاه مثبت به این قضیه اینکه هنوز انقدر اخلاق داریم که عذاب وجدان میگیریم
و یه نگاه منفی اینکه تا حالا فکر نکرده بودم به اینکه اینکارم سلیطه بازیه، هق :")

متاسفانه راهکار بسیار خوبی از استاد فلسفه ام یاد گرفتم که خب به صورت عمومی شرحش امکان پذیر نیست. :))

ولی نصافا خیلی موثره. امکان نداره خشمم و عصبانیتم فروکش نکنه

دلم خواستش :)

به نظرم فکر کردن به این که چرا یک موضوعی یا شخصی میتونه اساسا انقدر روی ما تاثیر بذاره و اعصابمون رو خورد کنه خیلی میتونه تاثیر گذار باشه.چون منشا اصلی اون عصبانیت درون خود ماست نه صرفا کاری که یه نفر دیگه کرده

خیلی راهگشا بود لیمو. بوس به لپت.

بیشتر در حال حاضر با بی محلی و سکوت رد میشم ...

وقتی سکوت کنی اون میدونه ارزش جواب دادن بهشون رو ندیدین ...

یه وقتاییم فکر میکنه حق باهاش بوده و کل روزو با حماقتش کیف میکنه

بنده به شخصه کلا رو خشمم کنترل ندارم پس نمیتونم راه حل بدم :)

و من خیلی کم کنترل دارم :')
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دلخوشیم به همین روزمرگی ها
چراکه زندگی چیزی جز روزمرگی نیست.
Designed By Erfan Powered by Bayan