سرکار علیه

برای باقی ماندن،‌بنام الباقی

پسران دوزخ، فرزندان قابیل

طی مدتی که دارم کتاب پس از بیست سال رو میخونم، تصمیم گرفتم حینش یه سری کتاب کوتاه هم بخونم تا همش تو فضای پس از بیست سال نباشم. این شد که این کتاب رو انتخاب کردم که بازم فضاش تفاوت زیادی نداشت :|

کل کتاب صدوخرده ای صفحه است با یه ادبیات و بیان احساسات اول گیرا و بعد تکراری نوشته شده اما یکم که میخونید میفهمید قصد نویسنده از نوشتن این کتاب کلا این بوده که تفاوت های بین تشیع با سلفی گری و داعشی و ... رو نشون بده. پس عملا وجهه داستانی خاصی نداره. خیلیم هم اثر غنی ای نیست و به شکل خیلی مسخره ای تموم میشه، چون احتمالا شما به این نتیجه رسیدین که ما خوبیم بقیه بدن دیگه، پس عملا مهم نیست داستان چطوری تموم میشه.

سوالی که اخرش برای من موند این بود که اگر داعشی و سلفی انقدر ضایع افکارشون ضد و نقیضه پس چطوری این همه ادم از همه جای دنیا جذب کردن و سالها کشورا مثل ما درگیر جنگ باهاشون بوده؟! پس انقدرام ساده نیست... 

چیزای جالبی میگفت از تفکر داعشی ها مثلا اینکه ریختن خون شیعه مستحب موکده، یا سجده روی خاک یا بوسیدن ضریح عمل کفرامیزه، صحابه معصوم ان و امامان انقدرام خالی از خطا نیستن، ابوبکر بغدادی صدای خداست و...خیلی چیزای دیگه.

نویسنده طی مکالمات بین دو شخص داستان اینهارو میگفت و طبق نظراسلام بهشون جواب میداد، البته که کتاب منبع داشت، اما اون دو شخصیت داستانی یکیش پژوهش گربود و یکی یه ادم عادی! پس هرچی اون پژوهشگر میگفت اصلا طرف نمیتونست جوابشو بده... از اساس غلط بود این مکالمه بنظرم :)

فکر کنم تا الان خودتون بتونین تصمیم بگیرین این کتاب رو بخونید یا نه.

آره منم فکر میکنم یه سری از قضایای این شکلی به همین سادگی که ما فکر میکنیم هست، نیست!

اتفاقا سر کتاب پس از بیست سال هم همین بود. من از قبلش سوال داشتم که یعنی یه سری بدیهیات رو واقعا مردم اون زمان نمیدونستن؟ انقدر جاهل و کوته فکر بودن؟ یا اوضاع پیچیده تر از چیزی که به نظر میرسه، بوده؟ پس از بیست سال رو که میخوندم دیدم واسه ماست که یه سری چیزا واضحه. اون موقع فضا گاهی پیچیده و غبارالود میشده. البته نمیخوام رفتارای مردم اون زمان رو توجیه کنم؛ فقط میخوام بگم نمیشه به سادگی از کنار این قضایا گذشت، به نظرم اوضاع اون موقع و رفتار مردم جای فکر کردن داره. حتی جای جری و تطبیق به خودمون و اوضاعمون هم داره =)))

 

ولی کتابای این شکلی واسه آشنایی با عقاید اونا خوبن، نه؟ با وجود تمام نقدایی که بهش وارده.

با اینایی که گفتی موافقم و یه موقعایی یه حرفایی میزد درمورد اینکه چرا شیعه این عقیده رو داره... خب این خوب بود. اما کتابای بهتری هم میتونن باشن. 

جری و تطبیق یا جرح و تطبیق؟

یادم رفته =)))

جری درسته همون :))

آره درسته.

 

خب خدا رو شکر =)) جرح چی بود پس؟!

اون ضرب و حرجه =))))

😂😁

نه یه چیزی بود تو همین درس استاد هادیان😁

همون جری و تطبیقه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دلخوشیم به همین روزمرگی ها
چراکه زندگی چیزی جز روزمرگی نیست.
Designed By Erfan Powered by Bayan