سرکار علیه

برای باقی ماندن،‌بنام الباقی

غرغریات 2

من روزای زیادی از عمرم رو با معده درد گذروندم. سر اتفاقایی که ذهنم رو درگیر میکنن و بیشتر عصبی یا نگران که میشم، معده ام به صدا درد میاد.

با اینکه بعضا درد خفیف و پیوسته ایه اما دوستش دارم. این درد بهم یادآوری میکنه که یکم بیشتر خودمو دوست داشته باشم. یکم بیشتر حواسم به فکرام باشه. اصلا بشینم فکرامو زیر و رو کنم ببینم ارزش این درد رو داره؟

در بسیاری از موارد باید بگم نه. 

یه وقتایی پیش خودم فکر میکنم چی میشه که مسائل بعضا بی ارزش برایم مثل مروارید از دست رفته میشن؟ 

و الان تقریبا یک هفته ای میشه که من، تمام روزهامو با دندونای به هم فشرده شده و معده درد میگذرونم. خیلی حواسم هست که تو این ماه بد خلقی نکنم.

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دلخوشیم به همین روزمرگی ها
چراکه زندگی چیزی جز روزمرگی نیست.
Designed By Erfan Powered by Bayan