سرکار علیه

برای باقی ماندن،‌بنام الباقی

چرا ایقدر فرسوده شده ایم؟

یه بنده خدایی به اسم فرویدنبرگر میاد و واژه فرسودگی رو وارد علم میکنه. فرویدنبرگر با معتادا، مهاجرا و مخصوصا افراد بعد از جنگ که به اعتیاد روی می اوردن تا خودشون رو تسکین بدن... سروکار داشته و اونها همش میگفتن که احساس فرسودگی میکنن. تکرار این واژه باعث شد فرویدنبرگر بگه اصلا فرسودگی دقیقا یعنی چی، چه علائمی داره و...؟ اولش این فرسودگی فقط درمورد شغل بود با عنوان «فرسودگی شغلی» (با یه سرچ ساده به کلی مقاله و پایان نامه با این عنوان پیدا میکند.) اما کم کم راه باز کرد به دنیای شخصی آدم ها. همه دم از فرسودگی میزدن و انگار شده بود یه اصطلاح عامیانه. روانشناسا از این قضیه خوششون نمیومد و مدام تذکر میدادن که اجازه ندین این واژه به اصطلاح عامیانه ای بدل بشه. خطرناک بود، فاز منفی میداد و واقعا اگر کسی فرسوده هم نبود با تکرارش فرسوده میشد! و اینکه خیلیا اونو با بی حوصلگی و خمودگی اشتباه میگرفتن. فرسودگی یعنی تا آخر مصرف شدن، مانند باتری ای که چنان خالی شود که دیگر نشود دوباره شارژش کرد: علائمی نظیر از پا افتادن، بدبینی و افت کارایی ار علائم تعریف شده ی «سندروم فرسودگی» است. همینطور که از دهه هفتاد میلادی (حدود 1973) فاصله میگرفتیم محقق ها دیدن واقعا این واژه داره جدی میشه! انگار این واژه دیگه به این معنا نبود که همه چیز رو از دست دادین و دارین به قهقرا میرین بلکه به این معنا بود که خواهان همه چیز هستین! این ویژگی عصر ماست. عصری که کامل بودن، بی نقص بودن، چندفعالیت رو همزمان انجام دادن، فعال بودن و رسیدن به همه اینها حسن تلقی میشه و بهش تشویق هم میشه. جامعه یه طوری شده که اگر نخوای فرسوده بشی و ازش دم نزنی و حتی  اگر میدونی که فرسوده نیستی، بازم درحال فرسوده شد هستی. زندگی ماها شده میدون جنگ، مسابقه ای که برنده های خیلی کم و قربانی هاش زیادی داره. درسته که خیلیامون جنگ رو به چشم ندیدیم ولی داریم تجربه میکنیم و حتی «اضظراب پس از سانحه» اش هم داریم میکشیم که فرسودگی جزئشه! این حالت جامعه ای هست که دچار مثبت اندیشی بیش از حده، جهانی که مردمش میگن چیزی غیرممکن نیست و تا حد نابودی خودشون درحال تلاشن تا به ممکن ها دست پیدا کنن، یه جور جنگ با خودشون... حالا هرچقدر جلوتر میریم این غول بزرگتر میشه، این مرداب بیشتر مارو به سمت خودش میکشونه و کی میدونه دقیقا کِی این قهرمان پنداری تموم میشه؟

 

-برگرفته از مقاله ی عنوان پست؛ شماره 20 مجله ترجمان

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دلخوشیم به همین روزمرگی ها
چراکه زندگی چیزی جز روزمرگی نیست.
Designed By Erfan Powered by Bayan