سرکار علیه

برای باقی ماندن،‌بنام الباقی

نام این احساس خمودگی است؛ فرزند وسطی و فراموش شده سلامت روان.

اسم مقاله ای که از ترجمان خوندم، عنوانه.

سلامت روان یه طیفی از افسردگی تااا شکوفاییه. خمودگی بین این دوتاست. قسمت خوبش رو نمیدونم، چون خودم ازش خیری ندیدم جز اینکه بارها به پوچی خوردم و نشستم فکر کردم واقعا «آمدنم بهر چه بود؟». اما قسمت بد حس خمودگی اینکه اگر به دادش نرسید زمینه های افسردگی رو برای شما فراهم میکنه پس واجبه به دادش برسین :). این حس خیلی رایجه، اینم نمیدونستم. طوریکه نویسنده میکه بهتره موقع احوال پرسی بین کلمات: خوبم، بد نیستم و... خموده ام رو هم اضافه کنیم و رایجش کنیم. در ادامه نویسنده میگه اضافه کردن این واژه به دایره لغات بهمون یادآوری میکنه که چیز عجیبی نیست، به وفور بین مردم پیدا میشه و شما خاص نیستین! همین نامگذاری ساده باعث میشه راحت تر باهاش کنار بیاین و بهش غلبه کنید.

بعد یه سری راهکار میگه که من خلاصه وار میگم، مطمئنم به درد همه میخوره برای همین خواهش میکنم این پست یا حتی این یه تیکه از متن رو برای خودتون ذخیره کنید یا برای کسی که میدونید الان خموده است بفرستید؛ راهکارها:

غرقگی. خودتون رو غرق در یه کار خاص کنید. فقط یه کار! ما آدمیم و بازدهیمون تو پردازش ها یا کارهای نوبتی بیشتره تا چند تا کار. از بین صدنفر فقط دونفرمیتونن دوکار رو بدون هیچ آسیبی به اون یکی کار انجام بدن، پس فقط یه کاری رو انتخاب کنید و درش غرق بشید (اگر جزء نودوهشت نفر دیگه هستید :) یه چالش جدید که با مهارت هاتون همخونی داره، بازی با کلمه ها، حل کردن جدول یا هرچیزی... جوری که متوجه زمان و مکان نشید برای یه مدتی. 

زمان بدون وقفه. برای خودتون معین کنید که مثلا فلان فعالیت رو تا ساعت 12 ظهر بدون وقفه انجام میدم، نه گوشی، نه زنگ تلفن و نه چیز دیگه نباید جلومو بگیره. این بدون وقفه کار کردن به شدت بازدهی کار و تمرکزتون رو بالا میبره.

روی اهداف کوچک تمرکز کنید. نمیخواد خیلی قدم بزرگ بردارید که حتی برای قدم اولش دچار خمودگی بشید! از کوچک شروع کنید. مثلا یه گفتگوی سودمند و هدفمند رو با کسی شروع کنید، یه مقاله کوچک (مثل همین:) رو بخونید.

در نتیجه این سه تا کار میبینید که از خمودگی کم کم جدا میشید و حالتون به سمت شکوفایی در حرکته و این یعنی پیشرفت. :)

از کجا میشه این مقاله رو خوند؟

نمیدونم تو سایت میزنه یا نه. من خود مجله رو داشتم. بخوای متن کامل رو برات میفرستم

اهان

نه بذار یه سرچ میزنم ببینم پیداش میکنم

ممنون

با سلام :) من با راهکارهای این مقاله شدیداً مخالفم. راهکار خمودگی "فراموش کردن خمودگی" نیست، و این چیزهایی که اینجا گفته فقط فراموش کردن مشکله، به علاوه اینکه یه حس عذاب وجدان بهت میده؛ چون کی میتونه تو افسردگی بدون وقفه کار کنه؟ در کوتاه مدت جواب بده شاید، ولی به سوال "آمدنم بهر چه بود" جواب نمیده‌. 

یک مقاله‌ی سمی دیگر از ترجمان خلاصه :) ترجمان نخون دخترم :))  

خمودگی افسردگی نیست، خمودگی یه مرحله "بین" افسردگی و شکوفاییه که اگه به دادش نرسی به سمت افسردگی کشیده میشی. این راهکارها چیزیه که باعث میشه تو از خمودگی به سمت شکوفایی بری، راه حلش اینکه مثلا خودتو غرق یه فعالیت سودمندی کنی، بعد از این حس میکنی داری پیشرفت میکنی و از خمودگی در میای.
نه معلومه که جواب نمیده! اما باعث میشه تو فعالیت هایی رو انجام بدی و بین اون فعالیت ها ببینی عه واقعا من برای این کار ساخته شدم! پس میرم دنبالش، من برای این زاده شدم اصن... این جوابگوئه.
و اینکه من خلاصه و یه جور برداشت گفتم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دلخوشیم به همین روزمرگی ها
چراکه زندگی چیزی جز روزمرگی نیست.
Designed By Erfan Powered by Bayan